سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
خانمها موتورسواری کنند تا هوای تهران پاک شود! مرهم اصلاحطلبان بر استعفای نجفی
روزنامه اصلاحطلب اعتماد، در شماره دوشنبه گذشته خود یادداشتی را منتشر کرد که در آن بر «موتورسواری خانمها بعنوان راه مقابله با آلودگی هوای تهران» تأکید شده بود!
در این یادداشت میخوانیم:
راهکاری که امروز دولت برای مقابله با آن به کار می بندد، تعطیلی مدارس و دانشگاه هاست تا کمی از مشکلات آلودگی هوای شهر بکاهد موضوعی که باعث تمسخر بسیاری از مردم شده و عده ای را بر آن داشته که به دولت پیشنهاد بدهند شهر تهران را یکسره تعطیل اعلام کند. با این حال به گفته کارشناسان به غیر از تعطیلی مدارس و همچنین پیشنهاد استفاده از وسائل حمل و نقل عمومی ناکارآمد، باید با یکسری از تمهیدات از میزان خودرو های تک سرنشین تهران کاست.
یادداشت مذکور میافزاید:
«امروز بخشی از ترافیک تهران مربوط به خانم هاست که برای خرید مجبور به استفاده از خودرو های شخصی شان هستند و این یعنی افزایش خودرو های تک سرنشین. اگر خانم ها بتوانند به جای ماشین از موتور سیکلت استفاده کنند، میزان آلودگی بیش از میزانی که بر اثر تعطیلی مدارس کاسته می شود، کاهش خواهد یافت. به علاوه باید میزان کاهش ترافیک و مصرف بنزین را از دیگر مزایای آن به حساب آورد!»
نویسنده این مطلب در ادامه نوشته خود تصریح میکند:
مشکل اساسی این است که با اینکه مشکل شرعی در این زمینه وجود ندارد ولی به دلیل برخی القائات نادرست در این زمینه هیچ خانمی به فکر استفاده از موتوسیکلت برای حمل و نقل درون شهری نیست... باید یادآور شود که انقلاب اسلامی ایران بسیاری از تابوهایی را شکست که تنها در ذهنهای مردم وجود داشت. تابوهایی که نه ضد ارزش و نه ارزش بودند. امروزه نیز موتورسواری خانم ها که از نظر شرعی دارای اشکال نیست باید مورد تبلیغ قرار گیرد تا بتوان از طریق آن یکی از بزرگترین مشکلات کشور که همان آلودگی هوا و ترافیک است را تا حدودی حل کرد.[1]
*جریان اصلاحطلب به جای انتخاب شهرداری که بتواند مسائل و مشکلات تهران را مدیریت کند و به روند پیشرفت پایتخت جمهوری اسلامی ایران سرعت ببخشد؛ نه تنها شهردار نجفی و البته کمتوانی و حواشی و استعفای او را به مردم تقدیم کرد بلکه اکنون و پس از ماهها سکوت در مقابل کمتوانیهای مدیریتی نجفی و حضور او در یک مجلس رقص؛ به بهانه حل مشکل آلودگی هوای تهران به بانوان پیشنهاد موتورسواری میدهد!
ما قضاوت درباره یادداشت روزنامه اعتماد مبنی بر اینکه راهکار رفع آلودگی هوای تهران «موتورسواری بانوان» است را به مخاطبان محترم واگذار میکنیم...
گفتنیست، در دین مبین اسلام سوار شدن خانمها بر مرکب تقبیح شده است و فیالمثل در اصول کافی با زبان مذمت، به نخستین زن مسلمانی اشاره شده است که سوار بر اسب شد.
مقام معظم رهبری نیز در این زمینه تصریح دارند که دوچرخه سواری بانوان در مجامع عمومی جایز نیست.[2]
پیش از این نام کسانی از جمله گلشیفته فراهانی، بازیگر ایرانی خارج از کشور و یکی از صبیّههای مرحوم هاشمی در بحث موتورسواری و دوچرخهسواری مطرح شده بود.
روزنامه اعتماد، پیش از این و چند سال قبل نیز در گفتوگو با یک فعال سیاسی اینطور نوشته بود که «امام حسین(ع) یک اسطوره رنگ باخته است.»[3] اقدامی که البته منجر به عذرخواهی الیاس حضرتی، مدیر مسئول این روزنامه شد.
***
کینه اوس و خزرجی هاشمیطبا از قالیباف
«مصطفی هاشمیطبا»، فعال اصلاحطلب و از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری سال 96 به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برخیها مطرح میکنند با توجه به شرایط کشور یک نظامی باید رئیس جمهور آینده ایران باشد. در صورتی که در گذشته بودند افرادی نظامی که در انتخابات شرکت کردند اما از سوی مردم مورد استقبال قرار نگرفتند، نظر شما چیست، گفته است: چنین حرفی مهمل است، یک نظامی بیاید که چه شود؟ ممکن است یک فرد شخصی بیاید که روحیهای محکم و بانظم داشته باشد؛ در حالی که ممکن است یک فرد نظامی بیاید که خوب عمل نکند.
او میافزاید:
همین موارد که در انتخابات گذشته شرکت کردهاند وقتی که سوابقشان را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهیم مشاهده میکنیم که چقدر بیحساب و کتاب اقدام کردهاند.
هاشمیطبا خاطرنشان کرد: اگر بنا باشد یک نظامی بیاید که غیر حساب شده عمل کند و در مقابل یک غیرنظامی با فکر و اندیشه بیاید کدام بهتر هستند؟ لباس که به افراد شخصیت نمیدهد بلکه این فکر و اندیشه است که آنان را متمایز میکند.[4]
*منظور هاشمیطبا از «همین موارد که در انتخابات گذشته شرکت کردهاند» کسی نیست جز «محمدباقر قالیباف» و باید اعتراف کرد که مشخص نیست محمدباقر قالیباف چه هیزم تری به مهندس هاشمیطبا فروخته است که حتی با گذشت حدود 10 ماه از انتخابات ریاستجمهوری اما هنوز بایستی آماج طعنههای هاشمیطبا و دوستان او باشد.
درباره ادعای عملکرد بیحساب و کتاب قالیباف نیز کسی دقیقا نمیداند منظور هاشمیطبا چیست؟!
آیا قالیباف در فرماندهی خود در دوران دفاع مقدس و یا در سایر سمتهایش در نظام اسلامی مثل فرماندهی نیروی هوایی سپاه، در فرماندهی ناجا و یا در شهرداری تهران بیحساب و کتاب عمل کرده است؟!
چه سندی مبنی بر عملکرد بیحساب و کتاب قالیباف هست؟!
از طرفی آیا میشود کسی مثلا در کسوت شهرداری تهران بیحساب و کتاب عمل کند اما تهران بزرگ آنچنان پیشرفت داشته باشد که دوست و حتی دشمن جرّار هم به این پیشرفتها اذعان و اعتراف کنند؟
جالب است که حتی عملکرد ضعیف اصلاحطلبان در شورای شهر تهران و کمتوانی شهردار مستعفی آنها در اداره تهران نیز نتوانسته از عمق کینه نسبت به قالیباف بکاهد و اصلاحطلبان گویا جز به لگدمال کردن کارنامه قالیباف و «ترور مدیریت جهادی» رضایت نمیدهند.
لازم به توضیح است که برخی محافل تحلیلی از این میگویند که ستاد جریان خاص معتقد است باید فکر اساسیتری برای قالیباف بکند و تصور اینکه در انتخابات 1400 کسی مثل قالیباف بر رأس امور اجرایی کشور بیاید به منزله تیر خلاص به کارنامه مدیریتی اصلاحطلبان و کمتوانی آنها نسبت به اصولگرایان خواهد بود.
کما اینکه حضور قالیباف در شهرداری تهران و عدم توانایی اصلاحطلبان برای تکرار کارنامه او، یک تیر خلاص به شورای شهر اصلاحطلبان و شهردار نجفی بود...
***
سؤال و جواب عجیب روزنامه شرق و محسن آرمین درباره «اعتراض ظالمانه»؛ چپها درباره خیابان حرف میزنند...
روزنامه شرق در سالنامه نوروزی خود و در بخشی از مصاحبه با محسن آرمین، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه سال 88 از وی پرسیده است: «آیا فکر نمیکنید آنچه خود را در خیابان به عنوان اعتراض نشان داد، گوشهای از اعتراضهای گستردهای است که هنوز به خیابان کشیده نشده؟»
و آرمین پاسخ میدهد:
«با شما موافقم. تأکید بر محدودیت تعداد شرکتکنندگان در اعتراضات خیابانی اخیر، میتواند فریبنده و غلطانداز باشد. همانگونه که نمیتوان گفت همه آنهایی که در این ماجرا به خیابانها آمدند خواهان براندازی بودند، نمیتوان گفت همه آنها که به خیابانها نیامدند، ناراضی و معترض به وضع موجود نیستند. نارضایتیها و اعتراضات در شرایط کنونی بسیار عمیقتر از آن چیزی است که در حوادثی اینچینی ظهور و بروز پیدا میکند...
*سؤال و پاسخ بالا لزوما دلیل چیزی نیست و میتوان از منظر تحلیلی به آن نگریست.
اما نکته اینجاست که اصلاحطلبانی مثل علیرضا علویتبار، سعید حجاریان و محمدرضا تاجیک نیز همانند آرمین که جملگی از زعمای حرکات بزرگ اصلاحطلبان بویژه در سال 88 بودهاند؛ پیش از این بر بروز دوباره اغتشاشات دیماه 96 تأکید کردهاند و حتی خبر از میلیونی بودن آنها هم دادهاند![5]
ضمن اینکه باید دانست صحبتهای آرمین و روزنامه شرق به لحاظ مبنایی صحیح نیستند و فیالواقع نقشی القایی دارند تا به زعم خود چیزی به نام اعتراض را در ذهن افکار عمومی ایجاد کنند.
اعتراضی که از آنجا که مبانی آن صحیح نیست، ما از آن با عنوان «اعتراض ظالمانه» یاد میکنیم.
در این باره لازم به توضیح است که مسئله «وقوع فتنه اقتصادی» از 2 سال قبل در وبلاگ مشرق مورد اشاره قرار گرفته بود.
با عنایت به آن تحلیل، که در مطالب متعدد پیرامون آن توضیح دادیم و پس از تحقق آن و وقوع فتنه اقتصادی در دیماه گذشته که تماماً با عملگری اصلاحطلبان و القائات روانی آنها در ذهن جامعه صورت گرفته بود؛ اکنون نیز به نظر میرسد جریان خاص در حال طراحی رخدادی بزرگتر است.
رخدادی بزرگتر از فتنه دیماه 96 و یا حتی سال 88 که در آن قرار است به بهانه مشکلات اقتصادی، گرسنه بودن تمام مردم ایران، تأثیر 100 درصدی تحریمها و در یک کلام «نامطلوب بودن وضع موجود» در ذهن مردم! (که تماماً نادرست هستند) یک «اعتراض ظالمانه» علیه نظام اسلامی شکل بگیرد.
اعتراضی که حرکاتی مثل دراویش پاسداران و یا دختران هنجارشکن خیابان انقلاب قرار است نقش «آتشزنه» را برای آن ایفا کند و در ادامه نیز محوریت آن برای «بنیانگذاری مجدد» بر دوش اوباش یا همان «جمهور مورد اشاره علویتبار» قرار خواهد گرفت!
لازم به توضیح است که وقتی میگوییم القائات جریان خاص در قبال وضع موجود بود که سبب بوجود آوردن نارضایتی و ایجاد فتنه شد از آن روست که سخنان آنها در قبال وضع موجودی که خود مسببالاسباب آن هستند، دروغ و یا بزرگنمایی در قبال مشکلات عادی کشوری است که اقتصادش به گواه بانک جهانی در رده هجدهم جهان قرار دارد، شاخص عدالتش (ضریب جینی) به گواه سازمان ملل از آمریکا و چین روسیه بهتر است، نرخ بیکاریاش طی 7 سال گذشته نه تنها کاهش یافته بلکه به گواه 100 هزار شغل بلامتقاضی وزارت کار، بحرانی نیست و اتکایش به نفت نیز به گواه بلومبرگ به دلیل مطلوب بودن اقتصادش؛ یک اتکای حیاتی نیست. [6]
طرفه آنکه جریان سیاسی خاص به تازگی و در کنار القای ناکارآمدی نظام و ناامیدی مردم! از مشکلات عادی کشور نیز تحت عنوان ابرچالش یاد میکند.
***
1_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3729842
2_ http://www.leader.ir/fa/content/19922/
3_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931203001711